زوج
همسر کردن
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
همسر کردن
فرهنگ فارسی
قرین ساختن روبرو کردن
لغت نامه دهخدا
همسر کردن. [ هََ س َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) قرین ساختن. روبه رو کردن :
در پای توام به سرفشانی
همسر مکنم به سرگرانی.
در پای توام به سرفشانی
همسر مکنم به سرگرانی.
نظامی.
کلمات دیگر: