کلمه جو
صفحه اصلی

تکفیر کردن

فارسی به انگلیسی

anathematize, excommunicate, to accuse of heresy

to accuse of heresy


anathematize, excommunicate


فارسی به عربی

مطرود

مترادف و متضاد

excommunicate (فعل)
طرد کردن، تکفیر کردن

فرهنگ فارسی

به بی دینی نسبت کردن

لغت نامه دهخدا

تکفیر کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به بیدینی نسبت کردن.( ناظم الاطباء ). به کفر منسوب کردن کسی را. کافر خواندن کسی را. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
پنهان خورید باده که تکفیر میکنند.
حافظ.
رجوع به ماده قبل شود.


کلمات دیگر: