کلمه جو
صفحه اصلی

بی کفایت


مترادف بی کفایت : بی صلاحیت، بی عرضه، بی لیاقت، ناقابل، نالایق

متضاد بی کفایت : باعرضه، باکفایت

فارسی به انگلیسی

incompetent, inefficient, shiftless, unable

فارسی به عربی

عاجز , غیر کفء

مترادف و متضاد

incompetent (صفت)
نا شایسته، نا مناسب، بی کفایت، فاقد صلاحیت

inefficient (صفت)
بی کفایت

بی‌صلاحیت، بی‌عرضه، بی‌لیاقت، ناقابل، نالایق ≠ باعرضه، باکفایت


فرهنگ فارسی

بی لیاقت . که از عهد. کاری برنیابد .

لغت نامه دهخدا

بی کفایت. [ ک ِ ی َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + کفایت ) بی لیاقت. که از عهده کاری برنیاید. رجوع به کفایت شود.

جدول کلمات

نالایق

پیشنهاد کاربران

بی مسئولیت


کلمات دیگر: