برابر پارسی : گزینش کننده
انتخاب کننده
برابر پارسی : گزینش کننده
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
انتخاب کننده، گزینگر
انتخاب کننده، گلچین کننده، گزیننده، گزینشگر
موکل، انتخاب کننده، جزء اصلی
انتخاب کننده، گزینگر
انتخاب کننده، گزینگر
انتخابی، برگزیده، انتخاب کننده، گزینشی، گزیننده، گزیده، بهگزین، مبنی بر انتخاب، دارای حسن انتخاب گلچین کننده
فرهنگ فارسی
کسی که انتخاب می کند در اصطلاح سیاسی و حقوقی کسی که حق شرکت در انتخابات را دارد و برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا و دیگر انجمن ها رائ ی می دهد .
لغت نامه دهخدا
انتخاب کننده. [ اِ ت ِ ک ُ ن َن ْ دَ/دِ ] ( نف مرکب ) کسی که انتخاب می کند. || ( اصطلاح حقوق و سیاست ) کسی که حق شرکت در انتخابات دارد و برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا و دیگر انجمنها رأی میدهد.
کلمات دیگر: