مترادف اموزش و پرورش : ( آموزش وپرورش ) فرهنگ، معارف
اموزش و پرورش
مترادف اموزش و پرورش : ( آموزش وپرورش ) فرهنگ، معارف
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
تربیة
مترادف و متضاد
معرفت، اموزش، اموزش و پرورش
دانشنامه عمومی
آموزش و پرورش. آموزش و پرورش (انگلیسی: Education) دارای مفهوم و کاربرد گسترده و پیچیده و در نتیجه مبهمی است. در تعریف این مفهوم، نه تنها میان مردم عادی، بلکه میان صاحب نظران تعلیم و تربیت هم اختلاف نظر وجود دارد. همچنین مفاهیمی مانند یا تعلیم و تربیت، نظام آموزشی، تحصیل، سوادآموزی ، بار آوردن و… نیز جزئی از «آموزش و پرورش» محسوب می شوند یا با آن همپوشی دارند.
محمدباقر هوشیار: آموزش و پرورش مجموعه منظمی از اعمال و رفتار است؛ به بیان دیگر آموزش و پرورش فعل و انفعالی است میان دو قطب روان (آموزگار و فراگیر) که مسبوق به اصلی و متوجه هدفی و مستلزم برنامه ای است.
جان دیویی: آموزش و پرورش تکرار تجربه است، به منظور اینکه معنای تجربه گسترش پیدا کند و برای هدایت و کنترل تجربیات بعدی، فرد را بهتر قادر سازد.
ژان ژاک روسو: آموزش و پرورش هنر یا فنی است که به صورت راهنمایی یا حمایت نیروهای طبیعی و استعدادهای فراگیر (متربی) و با رعایت قوانین رشد طبیعی و با همکاری خود او برای زیستن تحقق می پذیرد.
دانشنامه بریتانیکا: از آن جایی که کودکان بی سواد، نادان و غیرمطلع از فرهنگ جامعه شان به دنیا می آیند، برای یادگیری فرهنگشان، هنجارهای رفتاری افراد بالغ، یادگیری مهارت ها، یافتن نقششان در اجتماع و رسیدن به اهدافشان نیاز به آموزش دارند.
امیرحسین آریان پور: آموزش و پرورش عبارت است از «فرایند هدایت و جهت دهی عمدی تجارب انسانی»
دربارهٔ مفهوم «آموزش و پرورش» باید در نظر داشت که «آموزش و پرورش» منحصر به افراد، زمان، مکان، یا عمل خاصی نیست. یعنی به طور مشخص «آموزش و پرورش» منحصر به مدرسه، کودکان، یا آموزش دروس خاصی نیست، بلکه «آموزش و پرورش» برای همه و در هر زمانی (ز گهواره تا گور) و هر مکانی است.
همان طور که گفته شد، آموزش و پرورش دارای مفهوم و کاربردی گسترده، پیچیده و مبهم است. تاکنون تعریف واحد یا جامع و مانعی از «آموزش و پرورش» به دست نیامده است و اهل نظر، هر یک بر پایه تفکرات و تجربیات خود، تعریفی از آن ارائه داده اند.
صاحبنظران ایرانی یا مسلمان تعلیم و تربیت در سده های پیشین (مانند امام محمد غزالی)، هیچ کدام در پی تعریف مفهوم «آموزش و پرورش» نبوده اند و گویا اهمیت تعریف این مفهوم را درک نکرده بودند. در عصر حاضر، متفکران ایرانی مانند محمدباقر هوشیار، عیسی صدیق، اسدالله بیژن و امیرحسین آریان پور، مرتضی مطهری در این باره اظهارنظر کرده اند؛ ولی دانشمندان غربی از دیرباز تاکنون تعاریفی از «آموزش و پرورش» ارائه داده اند.
محمدباقر هوشیار: آموزش و پرورش مجموعه منظمی از اعمال و رفتار است؛ به بیان دیگر آموزش و پرورش فعل و انفعالی است میان دو قطب روان (آموزگار و فراگیر) که مسبوق به اصلی و متوجه هدفی و مستلزم برنامه ای است.
جان دیویی: آموزش و پرورش تکرار تجربه است، به منظور اینکه معنای تجربه گسترش پیدا کند و برای هدایت و کنترل تجربیات بعدی، فرد را بهتر قادر سازد.
ژان ژاک روسو: آموزش و پرورش هنر یا فنی است که به صورت راهنمایی یا حمایت نیروهای طبیعی و استعدادهای فراگیر (متربی) و با رعایت قوانین رشد طبیعی و با همکاری خود او برای زیستن تحقق می پذیرد.
دانشنامه بریتانیکا: از آن جایی که کودکان بی سواد، نادان و غیرمطلع از فرهنگ جامعه شان به دنیا می آیند، برای یادگیری فرهنگشان، هنجارهای رفتاری افراد بالغ، یادگیری مهارت ها، یافتن نقششان در اجتماع و رسیدن به اهدافشان نیاز به آموزش دارند.
امیرحسین آریان پور: آموزش و پرورش عبارت است از «فرایند هدایت و جهت دهی عمدی تجارب انسانی»
دربارهٔ مفهوم «آموزش و پرورش» باید در نظر داشت که «آموزش و پرورش» منحصر به افراد، زمان، مکان، یا عمل خاصی نیست. یعنی به طور مشخص «آموزش و پرورش» منحصر به مدرسه، کودکان، یا آموزش دروس خاصی نیست، بلکه «آموزش و پرورش» برای همه و در هر زمانی (ز گهواره تا گور) و هر مکانی است.
همان طور که گفته شد، آموزش و پرورش دارای مفهوم و کاربردی گسترده، پیچیده و مبهم است. تاکنون تعریف واحد یا جامع و مانعی از «آموزش و پرورش» به دست نیامده است و اهل نظر، هر یک بر پایه تفکرات و تجربیات خود، تعریفی از آن ارائه داده اند.
صاحبنظران ایرانی یا مسلمان تعلیم و تربیت در سده های پیشین (مانند امام محمد غزالی)، هیچ کدام در پی تعریف مفهوم «آموزش و پرورش» نبوده اند و گویا اهمیت تعریف این مفهوم را درک نکرده بودند. در عصر حاضر، متفکران ایرانی مانند محمدباقر هوشیار، عیسی صدیق، اسدالله بیژن و امیرحسین آریان پور، مرتضی مطهری در این باره اظهارنظر کرده اند؛ ولی دانشمندان غربی از دیرباز تاکنون تعاریفی از «آموزش و پرورش» ارائه داده اند.
wiki: آموزش و پرورش
دانشنامه آزاد فارسی
آموزش و پرورش. آموزش و پرورش (education)
فرآیند توسعۀ قابلیت فکری، مهارت دستی و آگاهی اجتماعی، به خصوص از طریق آموزش که با تولد انسان آغاز می شود. این اصطلاح، به مفهوم دقیق تر، به فرآیند انتقال دادن سواد، توانایی شمردن و حساب کردن و مجموعه ای از دانش عموماً پذیرفته شده، اشاره دارد. پیشینه کهن ترین نظام های شناخته شدۀ آموزش و پرورش اروپا، به یونان باستان باز می گردد. در اسپارت۱ این فرآیند بیشتر به توسعۀ مهارت های نظامی اختصاص داشت؛ و در آتن، به سیاست، فلسفه و سخنوری. اما این آموزش ها در هر دو مکان فقط به اقلیتی مرفه عرضه می شد. در چین باستان، آموزش رسمی با فرمان سلطنتی در ۱۶۵پ م آغاز شد، که برای استخدام کارکنان ادارات دولتی، آزمون های رقابتی آزاد رسمیت یافت که سؤالات آن بیشتر به مطالعه مبسوط ادبیات می پرداخت. رومی ها نظام آموزش و پرورش یونانی را برگزیدند و آن را در سراسر اروپای غربی رواج دادند. به دنبال فروپاشی امپراتوری روم، آموزش همگانی در اروپا نیست و نابود شد. هرچند که دیرهای مسیحی علم و زبان لاتین را از نابودی حفظ کردند. در قرون میانه، مدارس راهبان شارلمانی۲، هفت هنر عام را آموزش می دادند: دستور زبان، منطق، بلاغت، علم حساب، هندسه، موسیقی و ستاره شناسی؛ مدارس ابتدایی که عموماً تحت سرپرستی کشیش بخش بودند، به کودکان فقیر، خواندن، نوشتن و حساب می آموختند. از مدارس راهبان، فیلسوفان الهیات جنبش اسکولاستیک۳ (مدرسی) برخاستند که در قرون ۱۱ تا ۱۳م پایه گذاران دانشگاه های پاریس (سوربون۴)، بولونیا۵، پادوا۶، آکسفورد و کیمبریج شدند. در ۱۴۵۳م ترک ها قسطنطنیه، پایتخت امپراتوری روم شرقی، را به تصرّف درآوردند، دانشمندان مسیحی آن جا را به سراسر اروپا تبعید کردند و علاقۀ اروپاییان را به یادگیری احیا کردند. جنبش انسان گرای رنسانس از مطالعۀ آزادِ آثار همه نویسندگان کلاسیک، چه لاتین و چه یونانی، حمایت می کرد و هدف آن همگون ساختن استنتاج آن ها و انجام مطالعۀ زبان شناسی تاریخی متون بود. این جنبش به فعالیت علمی اعراب دِین زیادی داشت که ـ با ترجمه و افزایش متون علمی یونانی آغاز می شد ـ طی قرون تاریکِ۷ قرون وسطا با همان شدت ادامه داشت و به واسطۀ نفوذ اعراب مغربی در سیسیل و اسپانیا به اروپا راه یافته بود. برنامه درسی مدارس انسان گرایان که لاتین در آن میان، درس پایه محسوب می شد، در همه جا معمول بود، هرچند که تا قرن ۱۷ موفق به تطبیق خود با نیازهای متحول جامعه نشده و تا اوایل قرن ۱۸ آموزش سازمان یافته در سطحی نازل قرار داشت. حضور اجباری در مدارس ابتدایی نخستین بار در اواسط قرن ۱۸ در پروس۸ معمول شد و از آن هنگام تقریباً در سراسر جهان معمول شده است. تحصیلات اجباری در کشورهای صنعتی عموماً از حدود ۵ یا ۶ سالگی تا حدود ۱۵ یا ۱۶ سالگی است؛ هزینۀ آموزش عمومی معمولاً پنج درصد تولید ناخالص ملی است (اسپانیا۳.۲ درصد، ژاپن۴.۴ درصد، دانمارک۷.۷ درصد).
فرآیند توسعۀ قابلیت فکری، مهارت دستی و آگاهی اجتماعی، به خصوص از طریق آموزش که با تولد انسان آغاز می شود. این اصطلاح، به مفهوم دقیق تر، به فرآیند انتقال دادن سواد، توانایی شمردن و حساب کردن و مجموعه ای از دانش عموماً پذیرفته شده، اشاره دارد. پیشینه کهن ترین نظام های شناخته شدۀ آموزش و پرورش اروپا، به یونان باستان باز می گردد. در اسپارت۱ این فرآیند بیشتر به توسعۀ مهارت های نظامی اختصاص داشت؛ و در آتن، به سیاست، فلسفه و سخنوری. اما این آموزش ها در هر دو مکان فقط به اقلیتی مرفه عرضه می شد. در چین باستان، آموزش رسمی با فرمان سلطنتی در ۱۶۵پ م آغاز شد، که برای استخدام کارکنان ادارات دولتی، آزمون های رقابتی آزاد رسمیت یافت که سؤالات آن بیشتر به مطالعه مبسوط ادبیات می پرداخت. رومی ها نظام آموزش و پرورش یونانی را برگزیدند و آن را در سراسر اروپای غربی رواج دادند. به دنبال فروپاشی امپراتوری روم، آموزش همگانی در اروپا نیست و نابود شد. هرچند که دیرهای مسیحی علم و زبان لاتین را از نابودی حفظ کردند. در قرون میانه، مدارس راهبان شارلمانی۲، هفت هنر عام را آموزش می دادند: دستور زبان، منطق، بلاغت، علم حساب، هندسه، موسیقی و ستاره شناسی؛ مدارس ابتدایی که عموماً تحت سرپرستی کشیش بخش بودند، به کودکان فقیر، خواندن، نوشتن و حساب می آموختند. از مدارس راهبان، فیلسوفان الهیات جنبش اسکولاستیک۳ (مدرسی) برخاستند که در قرون ۱۱ تا ۱۳م پایه گذاران دانشگاه های پاریس (سوربون۴)، بولونیا۵، پادوا۶، آکسفورد و کیمبریج شدند. در ۱۴۵۳م ترک ها قسطنطنیه، پایتخت امپراتوری روم شرقی، را به تصرّف درآوردند، دانشمندان مسیحی آن جا را به سراسر اروپا تبعید کردند و علاقۀ اروپاییان را به یادگیری احیا کردند. جنبش انسان گرای رنسانس از مطالعۀ آزادِ آثار همه نویسندگان کلاسیک، چه لاتین و چه یونانی، حمایت می کرد و هدف آن همگون ساختن استنتاج آن ها و انجام مطالعۀ زبان شناسی تاریخی متون بود. این جنبش به فعالیت علمی اعراب دِین زیادی داشت که ـ با ترجمه و افزایش متون علمی یونانی آغاز می شد ـ طی قرون تاریکِ۷ قرون وسطا با همان شدت ادامه داشت و به واسطۀ نفوذ اعراب مغربی در سیسیل و اسپانیا به اروپا راه یافته بود. برنامه درسی مدارس انسان گرایان که لاتین در آن میان، درس پایه محسوب می شد، در همه جا معمول بود، هرچند که تا قرن ۱۷ موفق به تطبیق خود با نیازهای متحول جامعه نشده و تا اوایل قرن ۱۸ آموزش سازمان یافته در سطحی نازل قرار داشت. حضور اجباری در مدارس ابتدایی نخستین بار در اواسط قرن ۱۸ در پروس۸ معمول شد و از آن هنگام تقریباً در سراسر جهان معمول شده است. تحصیلات اجباری در کشورهای صنعتی عموماً از حدود ۵ یا ۶ سالگی تا حدود ۱۵ یا ۱۶ سالگی است؛ هزینۀ آموزش عمومی معمولاً پنج درصد تولید ناخالص ملی است (اسپانیا۳.۲ درصد، ژاپن۴.۴ درصد، دانمارک۷.۷ درصد).
wikijoo: آموزش_و_پرورش
فرهنگستان زبان و ادب
آموزش وپرورش
[روان شناسی] ← آموزش
[روان شناسی] ← آموزش
پیشنهاد کاربران
breeding
تعلیم و تربیت
به نظر اینجانب آموزش در حقیقت یعنی اموختن موارد درسی و پرورش یعنی پروراندن روح بعبارتی دیگر آموزش صرفا با محفوظات علمی کار دارد و پرورش با روح انسان عجین است
کلمات دیگر: