برابر پارسی : دستینه نهادن
امضاء کردن
برابر پارسی : دستینه نهادن
فارسی به عربی
اشارة , توقیع
مترادف و متضاد
اثر، دستینه، امضا، پاراف، امضاء، امضاء کردن، صحه، توشیح
تعهد کردن، امضاء کردن، در زیر سندی نوشتن
امضاء کردن
اشاره کردن، پاراف کردن، امضاء کردن
کلمات دیگر: