برابر پارسی : پراکندن، پخشودن
انتشار دادن
برابر پارسی : پراکندن، پخشودن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
قضیة
مترادف و متضاد
اعلام کردن، انتشار دادن، ترویج کردن
انتشار دادن، صادر شدن، فرستادن، خارج شدن، بیرون آمدن، صادر کردن، رواج دادن
زیاد کردن، انتشار دادن، منتشر کردن، پروردن، پخش کردن، تکثیر کردن، قلمه زدن، رواج دادن، گستردن، پخش شدن
اگهی دادن، اعلان کردن، انتشار دادن
اگهی دادن، اعلان کردن، انتشار دادن، خبر دادن، اشکار کردن، اخطار کردن، مدرک دادن
فرهنگ فارسی
منتشر ساختن ٠ پراکنده کردن
لغت نامه دهخدا
انتشار دادن. [ اِ ت ِ دَ ] ( مص مرکب ) منتشر ساختن. پراکنده کردن. || چاپ و پخش کردن روزنامه یا کتابی.
پیشنهاد کاربران
منتشر
کلمات دیگر: