کور کردن چشم کسی را
استمال
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
استمال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) کور کردن چشم کسی را. ( منتهی الارب ).
دانشنامه عمومی
آستمال. آستامال، روستایی از توابع بخش خاروانا، شهرستان ورزقان در استان آذربایجان شرقی است. اکثر اهالی این روستا به تبریز مهاجرت کرده اند و طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ این روستا در حدود ۴۰۰ نفر جمعیت دارد.
wiki: آستمال
پیشنهاد کاربران
جلب کرد , متقاعد کرد , کسب کرد , جذب کرد , خواهش کرد , خواست , دعوت کرد , نرم کرد ( کسى را ) , دلجویى کرد
کلمات دیگر: