کلمه جو
صفحه اصلی

هیرون

فرهنگ اسم ها

اسم: هیرون (پسر) (فارسی) (تلفظ: hirun) (فارسی: هیرون) (انگلیسی: hirun)
معنی: نوعی نی میان پر

فرهنگ فارسی

بر وزن بیرون نوعی از نی میان پر است که بعربی قصب گویند و آن محکم و میان پر میباشد گویند اگر بهار و گل آن بگوش رود گوش را کر کند و گل آن به پنبه بر زده میماند

لغت نامه دهخدا

هیرون. [ هََ ] ( ع اِ ) نوعی از خرما. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). یکی آن هیرونة است. ( از اقرب الموارد ).

هیرون. ( اِ ) بر وزن بیرون ، نوعی از نی میان پر است که به عربی قصب گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). و آن محکم و میان پر میباشد. گویند اگر بهار و گل آن به گوش رود گوش را کر کند و گل آن به پنبه برزده میماند. ( برهان ).

هیرون . (اِ) بر وزن بیرون ، نوعی از نی میان پر است که به عربی قصب گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). و آن محکم و میان پر میباشد. گویند اگر بهار و گل آن به گوش رود گوش را کر کند و گل آن به پنبه ٔ برزده میماند. (برهان ).


هیرون . [ هََ ] (ع اِ) نوعی از خرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). یکی آن هیرونة است . (از اقرب الموارد).


فرهنگ عمید

نوعی نی میان پر.

پیشنهاد کاربران

هیرون بر وزن بیرون در گویش منطقه تنگستان بوشهر به معنی جهت جنوب جغرافیایی

در منطقه دشتی هم به جنوب هیرون میگویند. اساسا لغت نامه دهخدا خیلی از کلمات فارسی واقعی را ندارد و به جای آن کلمات ترکی و عربی را گذاشته و یا گاهی کلمات مشابه را که در فارسی معنایی متفاوت از عربی دارند اشتباه گرفته و عربیو یا ترکی و . . . آنها را نوشته. در حالی که در فارسی واقعی کاربردی ندارند. فرهنگ معین و سایر لغت نامه ها که جای خود دارد.


در گویش جنوبی و دشتستانی به معنای جهت جنوب میباشد


کلمات دیگر: