دوزنده مروارید
مروارید دوزی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مرواریددوزی. [ م ُرْ ] ( حامص مرکب ، اِ مرکب ) عمل مروارید دوختن. دوختن مروارید. || محل و جایی که مروارید دوزند. || دوخته بودن مروارید.
- مرواریددوزی شدن ؛ دوخته بودن مروارید.
- مرواریددوزی شدن ؛ دوخته بودن مروارید.
کلمات دیگر: