خون بسته و لخته شده , خون , تکه سه گوش (در دوزندگي) , زمين سه گوش , سه گوش بريدن , شاخ زدن , باشاخ زخمي کردن , سوراخ کردن
اطعن
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
اطعن. [ اَ ع َ ] ( ع ن تف ) طعن کننده تر. ( ناظم الاطباء ). نیزه زننده تر :
اطعنهابالقناة اضربها
بالسیف جحجاحها مسودها.
اطعنهابالقناة اضربها
بالسیف جحجاحها مسودها.
متنبی.
|| عیبجویی کننده تر. ( ناظم الاطباء ).دانشنامه اسلامی
پیشنهاد کاربران
اطعن به معنای زدن بانیزه
وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ
بزنیدشان پس اگر شمارازدند
اَطِع به معنای اطاعت کن
اینجا اطَعنَ
ریشه آن طعن می باشدکه به معنای قومی را بانیزه زدن می باشد
بزنیدشان پس اگر شمارازدند
اَطِع به معنای اطاعت کن
اینجا اطَعنَ
ریشه آن طعن می باشدکه به معنای قومی را بانیزه زدن می باشد
کلمات دیگر: