منسه

فرهنگ فارسی

کهن سال از هر چیزی .

منسة. [ م َ ن َ س َ ] (ع ص ) کهن سال از هرچیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).

منسة. [ م ِن َس ْ س َ ] (ع اِ) چوبدستی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).عصا و چوبدستی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).

( منسة ) منسة. [ م ِن َس ْ س َ ] ( ع اِ ) چوبدستی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).عصا و چوبدستی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

منسة. [ م َ ن َ س َ ] ( ع ص ) کهن سال از هرچیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

بی گناه

فراموشی آور

منسه یعنی فراموش کننده غم و غصه

فراموشی آور. . . به گفته یوزارسیف تو آمدی و من همه غم ها و غصه ها را فراموش کردم

فراموشی آور ( مشکلات )

چودس ( لکی ) ، معنی فارسی آن عصای دست و تکیه گاه

به معنای فراموش شدن غم و غصه ها ونام دختر یوسف و اسنات میباشد.

فراموش شدن غم د و غصه و نام دختر یوسف و اسنات میباشد.

فراموش کننده ی غم و قصه

معنی اسم منثه یعنی فراموش آور یعنی با آمدنت دنیام بی غصه و غم شده

یعنی مقدس

کلمات دیگر: