منسوب به استصواب
استصوابی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
استصوابی. [ اِ ت ِص ْ ] ( ص نسبی ) منسوب به استصواب. || قسمی مواجب و مستمرّی در عهد قاجاریه.
دانشنامه عمومی
مجوز گرفتن
پیشنهاد کاربران
از روی خیر خواهی
تصویبی
امروزه این واژه بیشترکاربردحقوقی داردویکی ازدوگونه دیده بانی"نظارت"است. برای نمونه درجستاروقف، که واقف می تواندبرمتولی، دیده بان"ناظر"بگمارد، اگردیده بانیِ دیده بان ازگونه استصوابی باشد. متولی می باید کارهای وابسته به گرداندن موقوفه ازجمله دادخواهی راپس ازجویاشدن دیدگاهِ دیده بان"ناظر"، واززبان حقوقی، صلاحدیدواستوارکردن"تائید"اوبه انجام برساندواگرچنین نکند، آنچه انجام داده ارزش قانونی نخواهدداشت. دربرابرآن دیده بانی استطلاعی است که تنهامی بایدکارباآگاهی اوانجام شود، نه رای ودیدگاه او. درباره دیده بانی شورای نگهبان نیزکه ازکدام یک ازدوگونه یادشده است. نگاههایکسونیست. active'passive monitoring
کلمات دیگر: