کلمه جو
صفحه اصلی

پاغازه

پیشنهاد کاربران

مرکب از "پا" + "غازه"
پا: پایه، ریشه و بن
غازه . [ زَ / زِ ] ( اِ ) بزک . گلگونه . گلغونه . سرخاب . گلگونه باشد که زنان به رخ نهندتا سرخ نماید. ( صحاح الفرس ) . حمره ، غمرة؛ پنبه ٔ سرخ که زنان بر روی مالند. ( زمخشری ) . غنجار. والغونه . سرخی . ( حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) . گلگونه که زنان بر روی نهند. ( برهان ) . گلگونه و آن سرخی باشد که زنان بر روی مالند. ( غیاث از برهان و سراج )
روی کسی سرخ نشد بی مدد لعل لبت
بی تو اگر سرخ بود از اثر غازه شود ( مولوی )
یکی از چیزهایی که برای فراوردن غازه استفاده می شده در گذشته، ریشه ی گیاه پاغازه بوده. ریشه ی این گیاه قرمز است و در اثر جوشاندن عصاره ی قرمز رنگی تولید می کند که از آن در ساختن سرخاب استفاده می کرده اند.


کلمات دیگر: