یه سری اعمال است که درجامعه قانونگذار درمقابل آنها واکنش مجازات رااعمال کرده واگر این افراداین اعمال را انجام دهد به جرم منجر میشودکه مورد منع قانونگذار بوده است
اتهام انتسابی
پیشنهاد کاربران
بنده پسرخاله ای داشتم گوشی موبایلی داشته داخل ماشین بوده وماشینش دست پدر بوده که بایکی از دوستان نشیم داخل ماشینش گوشی رو آوردم که آون شخص نبرد حالا رفته شکایت کرده که گوشی دزدیدی واداری آمده که نوشته درحضور اتهام انتسابی در دادیاری حضور داشته باشید به چه معنی است
معنی اتهام انتسابی یعنی جه که که خورمون کردید تا این معنی را تعریف کنید خارجی ها کره مریخ را گرفتند وکشف کردند ما هنوز تئالت که میریم باید بفهمیم که کونمان را با کدام دست بشویم بابا تعریف
انتسابی را بگو یا بنویس
انتسابی را بگو یا بنویس
هر گاه یکی به یک اتهام منتسب سازند.
منسوب ساختن فردی به یک اتهام و متهم نمودنش
منسوب ساختن فردی به یک اتهام و متهم نمودنش
اتهامی که به کسی نسبت داده میشه بهش میگن اتهام انتسابی
کلمات دیگر: