کلمه جو
صفحه اصلی

ایستا کردن قاب تصویر

فرهنگ فارسی

چاپ مکرر یک قاب تصویر برای ‌به دست آوردن نما یا تصویر ثابت و بی‌حرکت متـ . ایستا کردن قاب، قاب‌ایستانی


فرهنگستان زبان و ادب

{freeze frame , hold frame, still frame, freezing} [سینما و تلویزیون] چاپ مکرر یک قاب تصویر برای به دست آوردن نما یا تصویر ثابت و بی حرکت متـ . ایستا کردن قاب، قاب ایستانی


کلمات دیگر: