مترادف منحل : برچیده، تعطیل، متلاشی، منحله ، بازشده، حل شده
متضاد منحل : برپا، دایر
برابر پارسی : برچیده، ازمیان رفته، نابود، نیست
dissolved, disbanded, wound up
کندو , کندوي عسل
۱. برچیده، تعطیل، متلاشی، منحله ≠ برپا، دایر
۲. بازشده، حلشده
برچیده، تعطیل، متلاشی، منحله ≠ برپا، دایر