کلمه جو
صفحه اصلی

کشندگی

فارسی به انگلیسی

deadliness, fatality, pestilence, kill

deadliness, fatality, pestilence


فارسی به عربی

جاذبیة

مترادف و متضاد

attraction (اسم)
جذب، جاذبه، جلب، کشش، کشندگی

فرهنگ فارسی

حالت و عمل کشنده یا قتال . جدال

لغت نامه دهخدا

کشندگی. [ ک َ / ک ِ ش َ دَ /دِ ] ( حامص ) حالت و عمل کَشنده. ( یادداشت مؤلف ).

کشندگی. [ ک ُ ش َ دَ / دِ ] ( حامص ) حالت و عمل کُشنده. ( یادداشت مؤلف ). || قتال. جدال. خونریزی. ( ناظم الاطباء ).

کشندگی . [ ک َ / ک ِ ش َ دَ /دِ ] (حامص ) حالت و عمل کَشنده . (یادداشت مؤلف ).


کشندگی . [ ک ُ ش َ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و عمل کُشنده . (یادداشت مؤلف ). || قتال . جدال . خونریزی . (ناظم الاطباء).


دانشنامه عمومی

کُشندگی، میزان و چگونگی توانایی یا ظرفیت یک چیز برای باعث مرگ شدن (علت مرگ بودن) است. این اصطلاح، اغلب و در اکثر موارد، دربارهٔ جنگ افزار شیمیایی و تسلیحات جنگ بیولوژیک به کارمی رود. این شاخص مقدار توانایی ایجاد مرگ و نیز احتمال عدم مرگ در اثر جنگ افزار را بیان می کند.
https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Lethality&oldid=774887006 . بیست وهفتم آوریل ۲۰۱۷.


کلمات دیگر: