کلمه جو
صفحه اصلی

گماشتن بر

فارسی به عربی

ادخل

مترادف و متضاد

induct (فعل)
اشنا کردن، درک کردن، وارد کردن، استنباط کردن، القاء کردن، گماشتن بر

پیشنهاد کاربران

مأمور کردن


کلمات دیگر: