ابریق القهوة
قهوه ریز
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
قهوه جوش، قهوه ریز
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) ظرفی که از آن به فنجان قهوه ریزند .
لغت نامه دهخدا
قهوه ریز. [ ق َهَْ وَ / وِ ] ( اِ مرکب ) سماور کوچک که در آن قهوه پزند. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به قهوه شود.
فرهنگ عمید
ظرفی که از آن قهوۀ جوشیده در فنجان بریزند.
کلمات دیگر: