کلمه جو
صفحه اصلی

عیارگیری کردن

فارسی به انگلیسی

assay

فارسی به عربی

( عیارگیری کردن(فلزات ) ) مقالة

مترادف و متضاد

assay (فعل)
ازمایش کردن، سنجیدن، محک زدن، کوشش کردن، چشیدن، تحقیق کردن، ازمودن، عیارگیری کردن، عیار گرفتن، باز جویی کردن


کلمات دیگر: