کلمه جو
صفحه اصلی

قمپز

فارسی به انگلیسی

bluff, boast, brag, wind

فارسی به عربی

خدعة

مترادف و متضاد

bluff (اسم)
فریب، توپ، پرتگاه، سرازیری کنار رودخانه و غیره، چاخان، قمپز

فرهنگ فارسی

یا قمپز در کردن . تکبر کردن افاده فروختن .

فرهنگ معین

(قُ پُ ) (اِ. ) غُنپز، غُمپز، لاف و گزاف ، ادعا، فخر.

لغت نامه دهخدا

قمپز. [ ق ُ پ ُ ] ( اِ ) در تداول ، دعوای بی دلیل. فخر و مباهات بی مورد. بالیدن نابجا.
- قمپز درکردن ؛ دعاوی دروغین کردن.

فرهنگ عمید

لاف و گزاف.
* قمپز درکردن: [عامیانه] لاف زدن و خودستایی کردن.

لاف‌و‌گزاف.
⟨ قمپز درکردن: [عامیانه] لاف ‌زدن و خودستایی کردن.


دانشنامه عمومی

ادعای توخالی - شلیک توپ بدون گلوله (فقط باروت)برای ترساندن اسب ها در جنگ که عثمانی ها علیه ایران استفاده میکردند


پیشنهاد کاربران

اُرت! - با قُمپُوز دواملایی است - واژه ای ترکی
قمپز، نوعی توپ جنگی سَرپُر بود؛ که دولتِ امپراتوری عثمانی ( ترکیه ) در جنگهایش با ایران مورد استفاده قرار می داد.
این توپ اثر تخریبی و ویرانگری نداشت؛ چون، گلوله ای در کار نبود بلکه مقدار زیادی باروت دَرَش می ریختند و پارچه های کهنه و فرسوده رو با سُنبه ( سُمبه ) توش جا می دادند و می کوبیدند تا کاملاً سفت و محکم بشه.
این توپ ها ی جنگی مَشقی رو در مناطق کوهستانی که صدا می پیچید و پژواک داشت به طرف دشمن شلیک می کردند تا صدای مهیب و ترسناکش تمام کوهستان رو به لرزه در آورد و تا مدتی صحنه جنگ رو تحت الشعاع و زیر سلطه و فرمانروایی خودش قرار می داد ولی در واقع هیچ تخریب و تلفاتی مانند یک توپ جنگی نداشت.
در جنگ های اولیه بین ایران و عثمانی صدای عجیب و مهیبِ قُمپُز، در روحیه سربازان ایرانی اثر می گذاشت و از پیشرَوی اونا جلوگیری می کرد ولی بعدها که ایرانی ها به توخالی بودن اون پی بردند هر وقت صدای گوش خراشش رو می شنیدند به همدیگر می گفتند: "نترسید! قمپز درمی کنند!"
بعدها اصطلاح "توپِ خالی زدن" از اینجا ساخته شد!
این موضوع با کمک از کتاب "شاه جنگ ایرانیان در چالدران و یونان"، نوشته: اَشتُن مِتز/جون بارک و ترجمه: ذبیح الله منصوری برگرفته شده است!

هوالعلیم

قمپز : بزرگنمایی ؛ رجوع شود به قمپز درکردن

پزدادن


کلمات دیگر: