کلمه جو
صفحه اصلی

کشتی ران

فارسی به انگلیسی

sailor, navigator

فارسی به عربی

ملاح

مترادف و متضاد

mariner (اسم)
ملوان، ملاح، دریا نورد، کشتیران

navigator (اسم)
دریا نورد، کشتیران، هدایتگر

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) رانند. کشتی کشتیبان

لغت نامه دهخدا

کشتی ران. [ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) دریانورد. آنکه کشتی را راند. ملاح. سفان. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

رانندۀ کشتی، کشتیبان.


کلمات دیگر: