انجماد
فلج شدن
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی
مبتلا گردیدن به بیماری فلج
لغت نامه دهخدا
فلج شدن. [ ف َ ل َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مبتلا گردیدن به بیماری فلج. افلیج شدن. || به کنایت ، از رونق افتادن کار، یا از کار افتادن یک سازمان یا اداره.
پیشنهاد کاربران
فالج افتادن ؛ فالج شدن.
کلمات دیگر: