کلمه جو
صفحه اصلی

گند زده کردن

فارسی به عربی

اصب

مترادف و متضاد

infect (فعل)
الوده کردن، عفونی کردن، پر کردن، گند زده کردن، مبتلا و دچار کردن، سرایت کردن


کلمات دیگر: