کلمه جو
صفحه اصلی

قلع کردن

فارسی به عربی

یرقة

مترادف و متضاد

deracinate (فعل)
برانداختن، قلع کردن، از ریشه در اوردن

grub (فعل)
جان کندن، جستجو کردن، خوراک دادن، خوردن، قلع کردن، زمین کندن، از کتاب استخراج کردن، از ریشه کندن یا دراوردن


کلمات دیگر: