connected, continuous, associate, versified, [adv.] continually, consistently
متصلا
فارسی به انگلیسی
incessantly
فارسی به عربی
بعیدا
مترادف و متضاد
متصلا
لغت نامه دهخدا
( متصلاً ) متصلاً. [ م ُت ْ ت َ ص ِ لَن ْ ] ( ع ق ) همیشه و همواره و دائماً و لاینقطع. ( ناظم الاطباء ). پیوسته. مستمراً. و رجوع به متصل و اتصال شود.
کلمات دیگر: