کلمه جو
صفحه اصلی

قوم و خویش

فارسی به انگلیسی

family, kindred, kinfolk, people, relation, relative
relative(s)

family, kindred, kinfolk, people, relation, relative


فارسی به عربی

قوم

مترادف و متضاد

folk (اسم)
گروه، مردم، خلق، ملت، قوم و خویش

kin (اسم)
قوم و خویش، خویشاوند، خویش و قوم، خویشی

پیشنهاد کاربران

کس و کار


کلمات دیگر: