کلمه جو
صفحه اصلی

قنادی

فارسی به انگلیسی

confectionery

فارسی به عربی

حلوی

مترادف و متضاد

confectionery (اسم)
قنادی، صنعت شیرینی سازی

فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] ۱ - (حامص . )شیرینی - پزی . ۲ - (اِمر. ) دکان قناد، دکان شیرینی - فروشی .

لغت نامه دهخدا

قنادی. [ ق َن ْ نا ] ( حامص )شیرینی پزی. || ( اِ ) قنادخانه. جای قندسازی. شیرینی فروشی. دکان شیرینی پز. رجوع به قناد شود.

فرهنگ عمید

۱. پختن شیرینی، شیرینی پزی.
۲. فروختن شیرینی، شیرینی فروشی.
۳. (اسم ) مغازه ای که در آن شیرینی، خشکبار، شکلات، و مانند آن به فروش می رسد.

دانشنامه عمومی

قنادی (مغازه) به محل فروش شیرینی جات گفته می شود.
قنادی (حرفه) به حرفه و صنعت شیرینی سازی اشاره دارد.

(پیشنهاد کاربران) شیرینکده.


دانشنامه آزاد فارسی

قنّادی
از مشاغل سنّتی در ایران. منظور از قنادی عملِ تهیه و پختِ انواع شیرینی و فروش آن است. کارِ قنادان، تا پیش از وفورِ قند و نبات و آب نبات و نُقل کارخانه ای، بیشتر تولید این اقلام بود. پس از ورودِ دو نوع قند بلژیکی و روسی به بازارِ ایران، رفته رفته کار قنادان به تولید شیرینی منحصر شد. اگرچه از لفظِ قنادی فقط تهیه و تولید انواع شیرینی سنتی (مانند زولبیا، بامیه، مسقطی و حلوا ارده و سوهان و انواع نان فرنگی چون کِیک و رولِت و نانِ خامه ای و جز آن ها) مراد می شود، در دکّان های قنادی انواع آجیل خشک نیز عرضه می شود. کارگاهِ شیرینی پزی معمولاً در محوطه ای جدا از محل فروش، زیرزمینِ دکّان یا محوطۀ پشتی آن یا در محلی دیگر، قرار دارد.

پیشنهاد کاربران

در پارسی " پانیذگری ، غندگری " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو

شیرینی پزی

شیرینی فروشی

در آن کیک و شیرینی و بستنی و این جور چیزها می فروشند


کلمات دیگر: