کلمه جو
صفحه اصلی

کشیده شده

فارسی به عربی

تخطیطی

مترادف و متضاد

graphic (صفت)
واضح، گرافیک، ترسیمی، نگاره ای، کشیده شده، نوشته شده، وابسته به فن نوشتن، مربوط به نقاشی یاترسیم

prolate (صفت)
کشیده شده، دراز، دوک وار

واژه نامه بختیاریکا

ور کشیده

جدول کلمات

مدید

پیشنهاد کاربران

ممتد

منجر

مدید، ممتد


کلمات دیگر: