برابر پارسی : دست اندرکاران، سازه های، کارداران
عوامل
برابر پارسی : دست اندرکاران، سازه های، کارداران
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
مکون
مترادف و متضاد
عوامل
عوامل
عوامل، متاع، چیز، مال
فرهنگ فارسی
(اسم ) یکی از کتب معروف نحو عربی تالیف عبد القاهر بن عبد الرحمن جرجانی . درین کتاب مولف همه عوامل رفع و نصب و جزم عربی را جمع کرده و طرز عمل و طبقه بندی آنها را نشان داده است .
جمع عامله، کارکنان، کارگران، گاوهای کاری، گاوهائی که درشخم زنی وخرمن کوبی بکاربروند
( اسم اسم ) جمع عامله : ۱ - کارکنان کارگران . ۲ - خاک و آب و بذر و گاو و کار که در عقد مزارعه منظور شود . توضیح معمولا این کلمه را جمع عامل گیرند .
جمع عامله، کارکنان، کارگران، گاوهای کاری، گاوهائی که درشخم زنی وخرمن کوبی بکاربروند
( اسم اسم ) جمع عامله : ۱ - کارکنان کارگران . ۲ - خاک و آب و بذر و گاو و کار که در عقد مزارعه منظور شود . توضیح معمولا این کلمه را جمع عامل گیرند .
فرهنگ معین
(عَ مِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ عامله ، کارگران .
لغت نامه دهخدا
عوامل. [ ع َ م ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِعامِل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از تاج العروس ). رجوع به عامل شود. || ج ِ عاملة. ( اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به عاملة شود. || پایها. || گاوان کشت کاری و خرمن کوبی و مانند آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). گاوهای کاری و شتران باری. ( آنندراج ). || خاک و آب و بذر و گاو و کار، که در عقد مزارعه منظور شود. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اصطلاح نحو ) کلماتی هستند که سبب وجود اِعرابی معین در کلمه دیگر شوند، و آنها یا حرف و یا فعل میباشند، از قبیل عوامل نصب و عوامل جر و غیره. رجوع به عامل شود. || در تداول امروزین ،سببها و باعث ها: یکی از عوامل حادثه فلان شخص بود.
فرهنگ عمید
= عامل
عامل#NAME?
فرهنگ فارسی ساره
دست اندرکاران، سازه های، کارداران
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] عوامل، گاوها یا شتران به کار گرفته در کارهایی چون شخم زدن، خرمن کوبیدن و آب کشیدن از چاه را گویند.
از آن در باب زکات سخن گفته اند.
← در زکات
۱. ↑ لسان العرب، واژه «عمل».۲. ↑ مجمع البحرین، واژه «عمل».۳. ↑ مسالک الافهام، ج۱، ص۳۷۳.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۵۰۳، برگرفته از مقاله «عوامل».
...
از آن در باب زکات سخن گفته اند.
← در زکات
۱. ↑ لسان العرب، واژه «عمل».۲. ↑ مجمع البحرین، واژه «عمل».۳. ↑ مسالک الافهام، ج۱، ص۳۷۳.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۵۰۳، برگرفته از مقاله «عوامل».
...
wikifeqh: عوامل
جدول کلمات
کارگران
پیشنهاد کاربران
بروبچ!
کار ساز
نخش پردازان
پیشکار
زیر دستان یک مدیر در یک پروژه یا برنامه
اجزئ
جمع و مفردش کی بلده
با ها و ان جمعش میشه چی
با ها و ان جمعش میشه چی
عمله و اکره
شوندان ( اسباب ، عوامل ، علل )
موجبات
ایادی . .
زیرساخت، پیش نیاز
عامل=پویه
عوامل=پویه ها
نمونه:
پویه هایِ آلودگیِ زیستگاه=عواملِ آلودگیِ زیستگاه
عوامل=پویه ها
نمونه:
پویه هایِ آلودگیِ زیستگاه=عواملِ آلودگیِ زیستگاه
فکر کنم عامل ها هم میشه
کلمات دیگر: