Welsh rabbit, Welsh rarebit
نان و پنیر
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
نان و پنیر، وسیله معاش
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - نان بعلاوه پنیر. ۲ - غذای اندک وساده .
لغت نامه دهخدا
نان و پنیر. [ ن ُ پ َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در تداول ، مختصر غذا. غذای اندک و مختصر. غذائی ساده و به دور از تکلف : نان و پنیری با هم خوردیم ؛ مختصر غذائی صرف کردیم ، غذای ساده بی تکلفی خوردیم.
- امثال :
نان و پنیر بخور و بمیر !
نان و پنیر سر به زمین !
رجوع به امثال ذیل مدخل نان شود.
- امثال :
نان و پنیر بخور و بمیر !
نان و پنیر سر به زمین !
رجوع به امثال ذیل مدخل نان شود.
دانشنامه آزاد فارسی
منظومه ای عرفانی ـ اخلاقی در وزن مثنوی به فارسی. این نگاشته در نقد برخی از حکما و متصوفۀ غیرحقیقی است که مؤلف در طی آن با بهره از حکایات و تمثیل ها، به شناسایی عقل و علم حقیقی پرداخته است. این نگاشته در کلیات شیخ بهایی چاپ شده است.
wikijoo: نان_و_پنیر
پیشنهاد کاربران
Bread and cheese
Bread &cheese
Bread &cheese
کلمات دیگر: