کلمه جو
صفحه اصلی

مارینا تسوتایوا

دانشنامه عمومی

مارینا ایوانوونا تسوتایوا (به روسی: Мари́на Ива́новна Цвета́ева) (زاده ۸ اکتبر ۱۸۹۲ - درگذشته ۳۱ اوت ۱۹۴۱) شاعر و نویسنده اهل روسیه بود.
در سوربن فرانسه درس خواند و در ۳۱ اوت ۱۹۴۱ مدتی پس از آنکه همسرش به جرم خیانت تیرباران شد با حلق آویز کردن خود از درختی خودکشی کرد.
آابپتجچخدرزژسشفکگلمنوهی

دانشنامه آزاد فارسی


(Marina Tsvetaeva (۱۸۹۲ - ۱۹۴۱
شاعر روس. آثارش به واسطه ی اصالت، صداقت و همین طور ریتم مقطع آن مورد استقبال قرار گرفته اند. اگرچه او در خارج از مرز روسیه چندان شناخته شده نیست، یکی از مهم ترین شاعران قرن بیستم در زبان روسی محسوب می شود. مادرش پیانیستی بااستعداد و پدرش استاد دانشگاه بود. در شانزده سالگی عازم پاریس شد و تحصیل در دانشگاه سوربن را آغاز کرد. در هجده سالگی اولین مجموعه شعرش را با عنوان آلبوم عصرگاهی به چاپ رساند.
تسوتایوا نسبت به انقلاب روسیه بسیار بدبین بود. همسر او افسر روس های سفید بود؛ قوای نظامی ضدانقلابی که در نبرد با ارتش سرخ انقلابی سعی داشت تا انقلاب اکتبر 1917 را در هم شکند و مجادله ی این دو ارتش بر سر قدرت به جنگ داخلی روسیه از 1918 تا 1920 منجر شد. بسیاری از اشعار تسوتایوا در این دوره مقاومت علیه بلشویک را تشویق و تقدیس می کنند.
در سال 1922 تسوتایوا اتحادیه ی جماهیر شوروی را ترک کرد و بعد از اقامت هایی کوتاه در برلین و پراگ، بالاخره در پاریس مستقر شد. در این دوره او با بوریس پاسترناک و ماریا ریلکه آشنا شد و چندین مجموعه منتشر کرد از جمله بعد از روسیه که آخرین کتاب چاپ شده در دوران حیات او بود. در دهه ی 1930 تسوتایوا عمدتاً حول محور نوستالژی و دلتنگی برای وطن شعر می سرود. در اواخر همین دهه، همسرشمجبور به همکاری با قوای کمونیست شد و با دخترش به روسیه برگشت. به دنبال آن ها، تسوتایوا نیز دوباره در مسکو ساکن شد. دختر و همسرش کمی بعد به دستور استالین کشته شدند. در پی تخلیه ی مسکو در جریان جنگ جهانی دوم، تسوتایوا به شهری دوردست رفت و چندی بعد، با حلق آویز کردن خود از یک درخت درگذشت.
منبع:
Encyclopedia of Literature, Merriam Webster

نقل قول ها

مارینا تسوتایوا (۸ اکتبر ۱۸۹۲، مسکو –۳۱ اوت ۱۹۴۱، یلابوگا) شاعر و نویسندهٔ روسی شوروی بود.
• «چگونه خواهم زیست، نابینا و یتیم• «مرگ تسوتایوا از غم انگیزترین حوادث زندگی من بود. او در دوران ظاهرسازی ها، صدای خود را داشت: کلاسیک و انسانی. او زنی با روحی مردانه بود. درگیری او با زندگی روزمره به او قدرت بخشید. او با تلاش بسیار به زبانی ساده و روشن دست یافت. به نظر من او از آخماتوا هم که سادگی و شاعرانگی اش را همیشه ستوده ام، بالاتر بود. من تسوتایوا را در صدر می دانم.» -> بوریس پاسترناک


کلمات دیگر: