مترادف سازگار شدن : سازوارشدن، موافق شدن ، هم آهنگ شدن، مطابقت داشتن متضاد سازگار شدن : ناسازگار شدن، ناهم آهنگ شدن
فارسی به انگلیسی
harmonize
مترادف و متضاد
سازوارشدن، موافق شدن ≠ ناسازگار شدن
۱. سازوارشدن، موافق شدن ≠ ناسازگار شدن ۲. همآهنگ شدن، مطابقت داشتن ≠ ناهمآهنگشدن
واژه نامه بختیاریکا
سزر اوردن
پیشنهاد کاربران
abapt
سازگار شدن بم و زیر: به هم ساختن آهنگ ها ، در بیت زیر بالکنایه هم آغوش شدن چون در آن قصر تنگبار شدیم چون بم و زیر سازگار شدیم ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 508 )
accommodate اصلاح شدن جور شدن پا به پای تغییرات سیستمی تغییر کردن با تغییرات ( سیستم/شرایط ) سازگار شدن تطبیق یافتن مطابق شدن