کلمه جو
صفحه اصلی

دفرمه


برابر پارسی : دگرریخت

پیشنهاد کاربران

دفرمه شدن، خارج شدن از شکل استاندارد، به اصطلاح عامیانه کج و کوله

دگرگون

بی ریخت

بی خواب با بدگویی شنیدن

تغییر شکل

غیر واقعی و غیر طبیعی

غیر واقعی، مصنوعی


موجود اماده ی شکار شدن

خارج از فُرم و خلاف شکل واقعی و فُرم واقعی

لهیدگی

خارج از فرم استاندارد

از شکل افتاده

کج و کوله - له و لورده

از مد افتاده

خارج از شکل و فرم خاص

غیرطبیعی

تغییر ظاهری

تغییر و بهم خوردگی شکل ظاهری

( در مورد تصاویر: ) کشیده


دِفُرمه یک واژه ی است که جدیدا اضافه شده و به معنی دگرگون شدن ( چیزی که در اثر تعاملات شکل طبیعی خود را از دست بدهد ) کج و کور شدن. . . استعمال می شود!

ازشکل وفرم افتادن

بازگشت به فرم قبل از مونتاژ
بعضی از گوشی های قدیم موبایل وقتی میفتاد زمین قطعه هاش از هم در می رفت میگفتن دفرمه میشه این قابلیت را برای جلوگیری از خرد شدن گذاشته بودن به راحتی قطعه ها رو سرهم میکردن

بهم ریختگی ظاهری


کلمات دیگر: