مترادف زد و بند : بندوبست، تبانی، توطئه، دسیسه، ساخت وپاخت
زد و بند
مترادف زد و بند : بندوبست، تبانی، توطئه، دسیسه، ساخت وپاخت
فارسی به انگلیسی
collusion
jobbery
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - زدن و بستن . ۲ - ساخت و پاخت بند و بست توطئه .
زدن و بستن ساخت و پاخت بند و بست توطعه
زدن و بستن ساخت و پاخت بند و بست توطعه
لغت نامه دهخدا
زد و بند. [ زَ دُ ب َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) زدن وبستن. ساخت و پاخت. بند و بست. توطئه. ( فرهنگ فارسی معین ).
واژه نامه بختیاریکا
بَند و بست؛ بر و بند؛ سیل و پند
پیشنهاد کاربران
درگیری
در نهان ساختن
کلمات دیگر: