مترادف دگرسانی : استحاله، دگردیس، دگرگونی
دگرسانی
مترادف دگرسانی : استحاله، دگردیس، دگرگونی
فارسی به انگلیسی
change, dichotomy, difference, differential, diversity, mutation, transformation, transmutation, variance, variation
مترادف و متضاد
عدم تجانس بین اعضای مختلف، ناهمگنیاعضاءازلحاظ ساختمانی، دگرسانی
استحاله، دگردیس، دگرگونی
فرهنگ فارسی
هرنوع تغییر در ترکیب کانیشناختی سنگ ازطریق عوامل فیزیکی یا شیمیایی، بهویژه توسط محلولهای گرمابی و نیز تغییرات ثانویه در سنگ یا کانی
فرهنگستان زبان و ادب
{alteration} [زمین شناسی] هرنوع تغییر در ترکیب کانی شناختی سنگ ازطریق عوامل فیزیکی یا شیمیایی، به ویژه توسط محلول های گرمابی و نیز تغییرات ثانویه در سنگ یا کانی
کلمات دیگر: