مترادف سدید : استوار، پابرجا، محکم ، درست، راست ، مطمئن، قابل اعتماد
متضاد سدید : سست، شل، ناراست، نادرست، غیرقابل اعتماد
(تلفظ: sadid) (عربی) استوار و راست ، درست ، محکم و استوار ؛ درستکار و مطمئن ، قابل اعتماد ؛ (در اعلام) لقب منصور بن نوح سامانی .
استوار، پابرجا، محکم ≠ سست، شل
۱. استوار، پابرجا، محکم ≠ سست، شل
۲. درست، راست ≠ ناراست، نادرست
۳. مطمئن، قابلاعتماد ≠ غیرقابلاعتماد
سدید. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قصبه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار واقع در 15 هزارگزی شمال سبزوار و سر راه مالرو عمومی سبزوار. هوای آن معتدل و دارای 34 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات ، پنبه و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
سوزنی .
مولوی .