کلمه جو
صفحه اصلی

سبیلو


مترادف سبیلو : سبیل دار

متضاد سبیلو : ریشو، ریش دار

مترادف و متضاد

سبیلدار ≠ ریشو، ریشدار


فرهنگ معین

(س ) (ص مر. ) دارای سبیل پرپشت .

لغت نامه دهخدا

سبیلو. [ س ِ ] ( ص نسبی ) سبیل کلفت. سبیل گنده. آنکه بروتی کلان دارد. || سبیل دار. در مقابل سبیل تراشیده. کسی که سبیل خود را نتراشد.

فرهنگ عمید

مردی که سبیل کلفت دارد، سبیل دار، دارای سبیل.

پیشنهاد کاربران

کسی که دارای سبیل زیاد است ( عامیانه ) Someone with mustache
فردی که سبیل زیاد یا خوبی دارد ( عامیانه )

( ( نعیم سینی زیربغل دستمال دستش را کشید روی قفسه پرونده ها زیر عکس مرد سبیلو و سرخس پر پیچ وتاب . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 11 . ) )


کلمات دیگر: