مترادف روبراه : سالم، مجهز، مرتب، آماده، مهیا، سرحال، کوک
روبراه
مترادف روبراه : سالم، مجهز، مرتب، آماده، مهیا، سرحال، کوک
فارسی به انگلیسی
ready
مترادف و متضاد
سالم، مجهز، مرتب
آماده، مهیا
سرحال، کوک
۱. سالم، مجهز، مرتب
۲. آماده، مهیا
۳. سرحال، کوک
فرهنگ فارسی
( صفت ) آماده مهیا .
لغت نامه دهخدا
روبراه. [ ب ِ ] ( ص مرکب ) عازم حرکت و سفر. ( فرهنگ نظام ). رجوع به روبراه شدن و روبراه کردن شود. || آماده. ( آنندراج ). آماده و مهیا و حاضر برای کار. || مرتب و منظم و آراسته. ( ناظم الاطباء ). || شخص مطیع امین مشغول به کار خود. ( از فرهنگ نظام ). || برگشته از رفتار نادرست و خلاف.
کلمات دیگر: