مترادف ستیهندگی : ستیزندگی، ستیزه جویی، ستیزه خواهی، خودرایی، کله شقی، لجاج، لجاجت
ستیهندگی
مترادف ستیهندگی : ستیزندگی، ستیزه جویی، ستیزه خواهی، خودرایی، کله شقی، لجاج، لجاجت
مترادف و متضاد
۱. ستیزندگی، ستیزهجویی، ستیزهخواهی
۲. خودرایی، کلهشقی، لجاج، لجاجت
فرهنگ فارسی
ستیزنده بودن ستیهندگی .
ستیزه ه لجاجت و جنگ و سرکشی و نافرمانی باشد .
ستیزه ه لجاجت و جنگ و سرکشی و نافرمانی باشد .
لغت نامه دهخدا
ستیهندگی. [ س ِ هََ دَ / دِ ] ( حامص ) ( از: ستیهنده = ستیهندگ + ی ، پسوند مصدری ) ستیزه که لجاجت و جنگ و سرکشی و نافرمانی باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) :
جدا فیلسوفند دیگر گروه
جهان از ستیهندگیشان ستوه.
جدا فیلسوفند دیگر گروه
جهان از ستیهندگیشان ستوه.
اسدی.
فرهنگ عمید
۱. ستیزه جویی.
۲. گردنکشی، نافرمانی.
۳. جنگ وجدال.
۲. گردنکشی، نافرمانی.
۳. جنگ وجدال.
دانشنامه عمومی
ستیهندگی یا آنتاگونیسم به دید کلی معاشرت غیراجتماعی انسان هاست.
فرهنگ فلسفی دودِن، ترجمه ٔ رحمان افشاری و واهیک کشیش زاده
ستیهندگی برابر فارسی واژهٔ آنتاگونیسم می باشد. ستیهندگی برگرفته از «ستیهنده + ی (پسوند مصدری)»، ستیزی است که با لجاجت و جنگ و سرکشی و نافرمانی باشد. واژهٔ آنتاگونیسم از ریشهٔ یونانی «آنتی»(anti) به معنای ضد و «آگونیسما»(agonisma) به معنای ستیزه می باشد. این واژه در آلمانی به شکل Antagonismus و در انگلیسی به شکل antagonism می باشد.
ستیهندگی بیش از همه در بافت فلسفهٔ اجتماعی و در ارتباط با تضاد، نزاع و آشتی ناپذیری به کار می رود. این اصطلاح را نخستین بار کانت برای نامیدن «معاشرت غیراجتماعی انسان ها» به کار برد. بر پایهٔ نگرهٔ مارکسیستی جامعه، هر جامعهٔ شکافته به طبقات، به طور الزامی آنتاگونیستی است، یعنی مشخصهٔ آن تضاد منافع آشتی ناپذیر است، که این تضادها در نگرش کارل مارکس تنها در یک جامعهٔ بی طبقه (کمونیستی) از بین می روند.
فرهنگ فلسفی دودِن، ترجمه ٔ رحمان افشاری و واهیک کشیش زاده
ستیهندگی برابر فارسی واژهٔ آنتاگونیسم می باشد. ستیهندگی برگرفته از «ستیهنده + ی (پسوند مصدری)»، ستیزی است که با لجاجت و جنگ و سرکشی و نافرمانی باشد. واژهٔ آنتاگونیسم از ریشهٔ یونانی «آنتی»(anti) به معنای ضد و «آگونیسما»(agonisma) به معنای ستیزه می باشد. این واژه در آلمانی به شکل Antagonismus و در انگلیسی به شکل antagonism می باشد.
ستیهندگی بیش از همه در بافت فلسفهٔ اجتماعی و در ارتباط با تضاد، نزاع و آشتی ناپذیری به کار می رود. این اصطلاح را نخستین بار کانت برای نامیدن «معاشرت غیراجتماعی انسان ها» به کار برد. بر پایهٔ نگرهٔ مارکسیستی جامعه، هر جامعهٔ شکافته به طبقات، به طور الزامی آنتاگونیستی است، یعنی مشخصهٔ آن تضاد منافع آشتی ناپذیر است، که این تضادها در نگرش کارل مارکس تنها در یک جامعهٔ بی طبقه (کمونیستی) از بین می روند.
wiki: ستیهندگی
پیشنهاد کاربران
ستیزندگی، لجاجت، به دنبال دشمنی و جنگ
کلمات دیگر: