مترادف سجیه : خاصه، خصلت، خلق، خو، سجیت، خوی، سرشت، شخصیت، صفت، منش، نهاد
سجیه
مترادف سجیه : خاصه، خصلت، خلق، خو، سجیت، خوی، سرشت، شخصیت، صفت، منش، نهاد
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
خاصه، خصلت، خلق، خو، سجیت، خوی، سرشت، شخصیت، صفت، منش، نهاد
فرهنگ فارسی
خلق وخوی، بیعت، سجیان، سجیات جمع
( اسم ) خلق خوی عادت طبیعت جمع : سجایا سجیات .
( اسم ) خلق خوی عادت طبیعت جمع : سجایا سجیات .
فرهنگ معین
(سَ جّ یَّ ) [ ع . سجیة ] (اِ. ) خلق ، عادت .
لغت نامه دهخدا
سجیة. [ س َ جی ی َ ] (ع اِ) خو و طبیعت . (منتهی الارب ). ج ، سجایا. (اقرب الموارد). خصلت و عادت . (غیاث ). خوی . (دهار).
فرهنگ عمید
خلق، خوی، طبیعت.
پیشنهاد کاربران
( سَ جّ یَّ ) [ ع . سجیة ] ( اِ. ) خلق و خو.
صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیْرِالْوَرَی سَجِیَّهً ( از دعای یا دائم الفضل علی البریه )
درود فرست بر محمّد و خاندان او، بهترین مردمان از لحاظ خلق و خو.
صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیْرِالْوَرَی سَجِیَّهً ( از دعای یا دائم الفضل علی البریه )
درود فرست بر محمّد و خاندان او، بهترین مردمان از لحاظ خلق و خو.
خصلت ها ، عادت ، خوی ها،
کلمات دیگر: