مترادف شتوی : زمستانه، زمستانی
متضاد شتوی : صیفی
winter
زمستانه، زمستانی ≠ صیفی
شتوی . [ ش َ ] (ع ص نسبی ) منسوب به شتوه . (از اقرب الموارد). منسوب به شتاء. (منتهی الارب ). اگر شتاء جمع شَتوة باشد منسوب به آن شَتَوی خواهد بود. (از متن اللغة). و رجوع به شَتَوی شود.
شتوی . [ ش َ ت َ ] (ع ص نسبی ) منسوب به شتوة. (از اقرب الموارد). منسوب به شتاء. (منتهی الارب ). رجوع به شَتوی شود. || در اصطلاح به معنی غله یعنی گندم وجو به کار رود مقابل صیفی که بر تره بار اطلاق شود.
- زراعت (محصول ) شتوی ؛ کاشتی که در زمستان کنند و حاصلش در بهار یا تابستان به دست آید. (فرهنگ فارسی معین ).
- نهر شتوی ؛ رودی که در زمستان جریان دارد و در تابستان خشک است . (از محیط المحیط).
- شتوی کاری ؛ کشت غله .کشت گندم و جو. اصطلاحاً مقابل صیفی کاری ، که کشت تره بار است . (از یادداشت مؤلف ).
|| باران زمستان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).