مترادف سپاس گفتن : حمدگفتن، ستایش کردن، قدردانی کردن، سپاسگزاری کردن، حق شناسی کردن، تشکر کردن، امتنان داشتن
سپاس گفتن
مترادف سپاس گفتن : حمدگفتن، ستایش کردن، قدردانی کردن، سپاسگزاری کردن، حق شناسی کردن، تشکر کردن، امتنان داشتن
مترادف و متضاد
۱. حمدگفتن، ستایش کردن
۲. قدردانی کردن، سپاسگزاری کردن، حقشناسی کردن
۳. تشکر کردن، امتنان داشتن
فرهنگ فارسی
شکر کردن شکر گزاردن
لغت نامه دهخدا
سپاس گفتن. [ س ِ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) شکر کردن. شکر گزاردن :
الوان نعمتی که نشاید سپاس گفت
اسباب راحتی که ندانی شمار کرد.
سپاس خداوند توفیق گوی.
الوان نعمتی که نشاید سپاس گفت
اسباب راحتی که ندانی شمار کرد.
سعدی.
بسرپنجگی کس نبرده ست گوی سپاس خداوند توفیق گوی.
سعدی ( بوستان ).
کلمات دیگر: