clap
تقه
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
تکمه و حلقه کمربند
لغت نامه دهخدا
تقه. [ ت ُ ق ِ ] ( اِ ) تکمه و حلقه کمربند. ( ناظم الاطباء ).
دانشنامه آزاد فارسی
تَقِّه (drag)
در نواختن طبل کوچک نظامی، ضربه ای که پیش از آن یک دسته نت زینت ، معمولاً شامل سه یا چهار نت ، وجود داشته باشد.
در نواختن طبل کوچک نظامی، ضربه ای که پیش از آن یک دسته نت زینت ، معمولاً شامل سه یا چهار نت ، وجود داشته باشد.
wikijoo: تقه
گویش مازنی
/toghghe/ باتلاق
باتلاق
پیشنهاد کاربران
تقه: سکوی در جلو خانه های قدیمی ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )
ترکیدن وانفجار
کلمات دیگر: