تسکا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تسکا. [ ت ُ ] (اِ) یک قسم درخت جنگلی است در شمال ایران که رنگ برگ و پوستش تار است . (فرهنگ نظام ). چوب این درخت کم دوام و غالباً جهت سوخت بکار رود و بیشتر در کنار رودخانه ها و آبگیرها و باتلاقها میروید و در پاره ای از روستاهای گیلان آنراتوسه و توسکا، نامند و رجوع به توسکا و توسه شود.
تسکا. [ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کالج در بخش مرکزی شهرستان نوشهر و دو هزارگزی جنوب المده ، بر کنار شوسه ٔ المده به گلندرود قرار دارد. دشتی معتدل و مرطوب است و 100 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ کچ رود و محصول آنجا برنج است و شغل مردم آنجا زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) و رجوع به سفرنامه ٔ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 109 شود.
تسکا. [ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نشتا، که در شهرستان شهسوار و 18 هزارگزی جنوب خاوری شهسوار و 3 هزارگزی شوسه ٔ شهسوار به چالوس قرار دارد. دشتی معتدل ومرطوب است و 50 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ کاظم رود و محصول آنجا برنج است . شغل اهالی زراعت است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
تسکا. [ ت ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کالج در بخش مرکزی شهرستان نوشهر و دو هزارگزی جنوب المده ، بر کنار شوسه المده به گلندرود قرار دارد. دشتی معتدل و مرطوب است و 100 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه کچ رود و محصول آنجا برنج است و شغل مردم آنجا زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ) و رجوع به سفرنامه مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 109 شود.
تسکا. [ ت ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نشتا، که در شهرستان شهسوار و 18 هزارگزی جنوب خاوری شهسوار و 3 هزارگزی شوسه شهسوار به چالوس قرار دارد. دشتی معتدل ومرطوب است و 50 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه کاظم رود و محصول آنجا برنج است. شغل اهالی زراعت است وراه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
دانشنامه عمومی
تسکا تلفظ راهنما·اطلاعات، روستایی است از توابع بخش بندپی غربی شهرستان بابل در استان مازندران ایران.
این روستا در خوش رود قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۴۹۱نفر (۱۱۳خانوار) بوده است.
نماز جمعۀ بخش بندپی غربی به امامت محمدعلی حاجی زاده در مسجد این روستا برگزار می شود.
گویش مازنی
توسکا – درختی با نام علمی anoos gootionosa