بمعنی آبگیر و تالاب و استخر باشد و به عربی شمر خوانند . یا خمیدگی پشت
کوزی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کوزی. ( اِ ) بمعنی آبگیر و تالاب و استخر باشد و به عربی شمر خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ).آبگیر و تالاب و استخر. ( ناظم الاطباء ). || ( حامص ) خمیدگی پشت. ( ناظم الاطباء ). انحناء. کوزی پشت. حَدَب. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): فرصة؛ باد که کوزی آرد در پشت. دَخشَن ؛ کوزی پشت. تجنیب ؛ کوزی ساقهای اسب. ( منتهی الارب ). رجوع به کوژی و کوز شود.
کوزی. [ زا ] ( اِخ ) نام قلعه ای است بلند به طبرستان که ز بس بلندی ، مرغ بر قله آن رسیدن نتواند و ابر فروتر از آن کله بندد. ( از قاموس ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). قلعه ای است به طبرستان که مرغ دراوج پرواز خود بر فراز آن دست نیابد و ابر در نهایت ارتفاع خود بر بالای آن رسیدن نتواند و در فرود قله ٔآن بازماند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). قلعه ای است در طبرستان... ( از معجم البلدان ؛ ذیل کوزا ).
کوزی. [ زا ] ( اِخ ) نام قلعه ای است بلند به طبرستان که ز بس بلندی ، مرغ بر قله آن رسیدن نتواند و ابر فروتر از آن کله بندد. ( از قاموس ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). قلعه ای است به طبرستان که مرغ دراوج پرواز خود بر فراز آن دست نیابد و ابر در نهایت ارتفاع خود بر بالای آن رسیدن نتواند و در فرود قله ٔآن بازماند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). قلعه ای است در طبرستان... ( از معجم البلدان ؛ ذیل کوزا ).
کوزی . (اِ) بمعنی آبگیر و تالاب و استخر باشد و به عربی شمر خوانند. (برهان ) (آنندراج ).آبگیر و تالاب و استخر. (ناظم الاطباء). || (حامص ) خمیدگی پشت . (ناظم الاطباء). انحناء. کوزی پشت . حَدَب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): فرصة؛ باد که کوزی آرد در پشت . دَخشَن ؛ کوزی پشت . تجنیب ؛ کوزی ساقهای اسب . (منتهی الارب ). رجوع به کوژی و کوز شود.
کوزی . [ زا ] (اِخ ) نام قلعه ای است بلند به طبرستان که ز بس بلندی ، مرغ بر قله ٔ آن رسیدن نتواند و ابر فروتر از آن کله بندد. (از قاموس ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). قلعه ای است به طبرستان که مرغ دراوج پرواز خود بر فراز آن دست نیابد و ابر در نهایت ارتفاع خود بر بالای آن رسیدن نتواند و در فرود قله ٔآن بازماند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قلعه ای است در طبرستان ... (از معجم البلدان ؛ ذیل کوزا).
دانشنامه عمومی
کوزی (به آلمانی: Kusey) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در کلوتزه واقع شده است. کوزی ۱٬۰۸۱ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان
فهرست شهرهای آلمان
wiki: کوزی
پیشنهاد کاربران
کوزی در زبان ترکی استانبولی به معنی شمال که یه فیلم هست به اسم ستاره ی شمالی ییلدیز و کوزی که یعنی ستاره شمالی و این فیلم در ترکیه خیلی مشهور است
به نظر من معنی اسم کوزی شمال یا شمالی است
کوزی به زبان ترکی به معنی شمالی است و یه فیلم ترکی هست به نام کوزی ییلدیز ک ستاره شمالی هست ومعنی این دو اسم ترکی و ییلدیز هم به معنی ستاره است
ستاره شمالی بهترین فیلم و معنی کوزی میشه شمال یا شمالی این فیلم خیلی قشنگ و جالب هستش
کلمات دیگر: