پای خود را کنار کشیدن . [ ی ِ خوَد / خُدْ ک ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) دیگر در امری که دخالت داشت دخالت نکردن .
پای خود را کنار کشیدن
لغت نامه دهخدا
اصطلاحات
معنی اصطلاح -> پای خود را کنار کشیدن
از چیزی کنار رفتن؛ دخالت نکردن
مثال:
دیدم دارد کار به جاهای باریک می کشد، پای خودم را کنار کشیدم.
از چیزی کنار رفتن؛ دخالت نکردن
مثال:
دیدم دارد کار به جاهای باریک می کشد، پای خودم را کنار کشیدم.
کلمات دیگر: