کلمه جو
صفحه اصلی

پاپی کسی شدن

فارسی به انگلیسی

tease

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> پاپِیِ کسی شدن
کسی را با اصرار زیاد / پرسش های خود / سروکله زدن زیر فشار قرار دادن / به ستوه آوردن؛ با کسی درافتادن
مثال:
آشکار بود که جروبحث و سروکله زدن با این شخص به نفع من تمام نخواهد شد. [ پس ] صلاح را در آن دیدم که پاپی [ او ] نشوم و پیش از آنکه... مسئله را همان جا درز گرفتم.
( صحرای محشر - محمدعلی جمال زاده )
توضیح:
نیز ← «پا توی کفش کسی کردن»


کلمات دیگر: