معنی اصطلاح -> پا سفت / قرص کردن؛
جای پای خود را سفت کردن
موقعیت خود را محکم کردن؛ جای مناسبی برای خود باز کردن
مثال:
هنوز یک سال از استخدامش نگذشته بود که پا سفت کرد، به طوری که روسا برای هر کار مهمی از او کمک می خواستند.
جای پای خود را سفت کردن
موقعیت خود را محکم کردن؛ جای مناسبی برای خود باز کردن
مثال:
هنوز یک سال از استخدامش نگذشته بود که پا سفت کرد، به طوری که روسا برای هر کار مهمی از او کمک می خواستند.